از بینی تا مغز
انسان می بیند، میشنود، استشمام می کند، می چشد و مزه می کند ولی نه بوسیله چشم، گوش، بینی و یا زبان خود. این ها، اندامهای حسی ای هستند که فقط تحریکات عصبی مربوط به حس خود را دریافت و سپس این دریافتها را به مغز هدایت می کند در آنجا و در مرکز سیستم عصبی سیگنال های بیو شیمی و بیو الکتریکی اندامهای حسی به قسمتهای مخصوص آنرا در مغز انتقال یافته و سپس ما آنرا حس می کنیم. به همین علّت ما قادر هستیم موقعیت خود را در محیط اطرافمان تشخیص داده و در مقابل مسائل خارجی و محیطی خود عکس العمل نشان دهیم .
حس بویایی
در زمان گذشته هنگامی که در زندگی در اعماق تاریک دریاها و اقیانوسها آغاز شد حس بویایی مهمترین حس موجودات اولیه به حسابل می آمد، بعدها که زندگی بر روی خشکی کشیده شد باز هم این حس اهمیت خود را از دست نداد. برای انسانهای اولیه علاوه بر قوهۀ بینایی و شنوایی تکامل یافته، هنوز حس بویایی نقش مهمی داشت و او را دربرابر بسیاری از خطرات پیرامونش آگاه و محافظت می کرد، بدون آنکه خطرات را ببینند و یا بشنوند.
با اینکه انسان مانند برخی از حیوانات (سگ) دارای حس بویایی قوی و حساسی نیست، امّا این قوه، در موقعیت های متفاوت زندگی از او ، در مقابله با حوادث ناگهانی یا خطرات جدّی زندگی، محافظت می کند و گاهی نیز او را از مرگ در امان می دارد. به طور مثال می توان به موارد زیر اشاره کرد: وقتی مواد غذایی بوی بدی می دهد از خوردن ان اجتناب می کنیم زیرا بوی بد مواد غذایی حاکی از فساد آن است و ما بر حسب تجربه می دانیم برای سلامتی مضر است، و یا بوی دود خطر آتش سوزی و خفگی را یادآور شده که باعث می شود از رفتن به آن محیط پرهیز کنیم. بوی بد گاز که از لوله های خراب و پوسیده به مشام می رسند، نشاندهنده خطر اشتعال شعله و در نتیجه فاجعه آتش سوزی است. در این موارد، حس بویایی می تواند گوی سبقت را از دیگر از حوادث ما برباید. مثلاً وجود گاز را در محیط از بوی آن تشخیص می دهیم بدون آنکه بتوانیم آنرا ببینیم و یا بشنویم. در مواقعی نیز حس بویایی به کمک حواس دیگر ما می آید انرا تأیید می کند و ما را از خطر اگاه می سازد.
در اکثر مواقع آگاه نیستیم که بوسیلۀ حس شامۀ خود هدایت می شویم و یا تصمیم می گیریم. این طور تصور می شود که در مقابله با فرد دیگری که هیچ شناختی نسبت به او نداشته و روحیات او را نمی شناسیم، اگر بوی مطبوعی از او استشمام نکنیم تمایلی نیز به برقرار کردن ارتباط با او نداریم، حتّی اگر چشمها و گوشهایمان پیامهای مثبتی از آن فرد به ما بدهند تأثیرات ناخوداگاهی که از حس بویاییمان دریافت می کنیم نقش اساسی و مهمی را در رایحه درمانی داند.
اهمیت حس بویایی در بسیاری از موارد به صورت مشخص دیده می شود. مثلاً اولین حسی که در جنین پدید می آید حس بویایی است. نوزاد ابتدا مادرش را به وسیله همین حس تشخیص می دهد.
براساس جدید ترین تحقیقات، مشاهده شده بزرگترین اجتماع ژنی که حس بویایی انسان را به وجود می آورند بر روی کروموزوم X قرار دارند و به همین خاطر است که زنان و مردان دارای حس بویایی مساوی و مشابهی هستند. بر اثر مطالعه بر روی ژن ها، می توان تشخیص داد چگونه حس بویایی انسان بر اثر گذشت زمان و تأثیرات محیطی و اکتسابی همواره تنزل پیدا کرده است. در انسان امروزی تقریباً ژن های مسئول حس بویایی غیر فعال شده و ما تنها 347 عدد از این ژن های مخصوص را به کار می گیریم.
رایحه درمانی ذاتاً و به اقتضای طبیعت خود، بر یک حس بویایی سالم تأثیر پذیر خواهد بود. فقط در این شرایط است که مواد مؤثر از طریق روغن های معطر، می توانند تأثیرگذار باشند. هر فردی که رایحه درمانی را به طور مرتب انجام دهد کمکم متوجه می شود حس بویایی اش از طریق این تمرین ها قوی تر و حساس تر خواهد شد.